خوب . پس بخاطر اینکه ابروش نره نمیخواد ولش کنه که خیانت هم نکنه .
الان تو میخوای چکار کنی ؟ میتونی کناربیای باهاش ؟ ممکنه وقتی تو خونه ایی اونم بااون تو یه خونه باشه ؟ و هزارتا سوال اینجوری که حتما با این رابطه هم هست .
الان خودت چی فکر میکنی ؟
خوب . پس بخاطر اینکه ابروش نره نمیخواد ولش کنه که خیانت هم نکنه .
الان تو میخوای چکار کنی ؟ میتونی کناربیای باهاش ؟ ممکنه وقتی تو خونه ایی اونم بااون تو یه خونه باشه ؟ و هزارتا سوال اینجوری که حتما با این رابطه هم هست .
الان خودت چی فکر میکنی ؟
سلام ساغر باید تو اولا بهونه دست مادر شوهرت ندی وقتی به جایی می روی اول به مادر شوهرت خبر بده یا که بپرس کاری نداره چیزی لازم نداره که خیالت راحت باشه اون دیگه زنگ نمیزنه به شوهرت اطلاع بده که جایی میروی به مادر شوهرت گفتی بد مادرش را جلوش نگو همش ازش تعریف و تمجید کن معلومه مادرش عقده ای است خیلی سخته و کاریش نمیشه کرد مهمون چند روزه است ناامید نباش بچه داری یا نه
خانم ساغر لطفا توهین نکنید به مردها
به نظر من شما باید از استادتتون فاصله بگیرید و فراموشش کنید چون مطمئن باشید که هر زمانی هم کهبا شما ازدواج کنه بازم در هوای اون دختر قبلیه هست چون اگه آدم کسی رو دوست نداشته باشه هیچوقت به فکر شکستن قلب طرف نداره پس بدون ته دل این استاد عاشق ما عشق پنهانیه که به اون دختر داره و مطمئن باش اگر این مشکل بینشون حل بشه دوباره میشن عاشق و معشوق و به عبارتی مردوزن دعوا کنن و دور از جون شما دوستان محترم ابلهان باور کنن خلاصه خودتو جدا کن ازش حتی به قیمت عوض کردن دانشگاهت هم شده باشه چون اینروزا اساتید به شدت کثیف شدنه یکیش تو فامیل خودمونه که با اینکه متاهله بیش از 300 تا دوست دختر داره و هرروز هم با یکیشونه و به شدت آدم دورو و بی شخصیتی هست که به ظاهر بسیار متمدن و با شخصیته
البته با عرض پوزش از صنف اساتید محترم با استاد جماعت ازدواج نکنید .
من بخوام این پست پاک شه کلا باید چیکار کنم؟
کمکم کنید
از دست همسرم ناراحتم کمکم کنید
سلام فهم و درک عزیز
لطفا تاپیکی جداگانه برای خودتان باز کنید تا به مسائل شما بررسی شه
می دانی بهترین دوستت کیست ؟؟؟؟
کسی است که اولین قطره اشک تو را می بیند...
دومیش را پاک می کند...
و سومیش را به خنده تبدیل می کند
واقعا شما خودتم خائنی که داری وارد رابطه عشقی یکی دیگه میشی.مطمئن باش این استادا هر روز با یکین....هرجور مایلی فقط مواظب باش سر خودت نیاد بیرحم
سلام دوستان.لطفا کمکم کنید.بایکی از پسرهای همکلاسی درحد درسی ارتباط داشتیم کم کم حرفهامون به درددل وصحبت از موضوع های متفرقه کشیده شد.اون به صورت غیرمستقیم علاقه مندیشو بمن میگفت تااینکه یک روز خاستگاری کرد من هم ازش خوشم میومد چون پسرسربه زیری بودازهمه نظرکامل هنردرس فرهنگ فهمیده بودن مذهبی من اون روز بهش گفتم تو هم بنظرم مناسبی ولی خیلی صحبتا باید راجب ازدواج بکنیم.اون هم قبول کرد ماقرار بود بعدازامتحانا شروع به صحبت کنیم ولی اون فرداش به پدرش گفته بود و پدرش گفته تا زمان دکترا اسمشم نیار.اون ایناروفرداش بمن گفت وبااینکه واقعا دوس داشت و خیلی بابت این موضوع ناراحت بودبمن گفت نشدواین صحبتا وبعد خیلی پشیمون ازاینکه چرااول به پدرش نگفته بود!من هم چیزی نگفتم ولی گفتم که ناراحت شدم اون هم فهمیده من دوسش دارم بعد ازون کم صحبت کردیم اما همیشه اون سعی میکرد مهرخودشو ازقلب من بیرون بیاره اما همش حواسش بمن بود حتی شعرایی که برامن میگفتوتووبلاگش میزاشت ولی مستقیم نمیگفت که بمن فکرمیکنه!من به اون گفتم من دوست دارم صادقانه ولی اون همش عذاب وجدان داره میگه من بااحساس تو بازی کردم !هرباری هم که راجب عشقش مستقیم بامن حرف میزنه حس گناه میکنه میگه خدایامنو ببخش!حالا من میخاستم ازشما بپرسم من باید چیکارکنم؟چون واقعا ازنظرفکری مذهبی فرهنگی بهم میخوریم از طرفی همدیگرو دوس داریم !هردو20سالمونه!
salam ba saghar movafegham....hich mardi inghadr arzesh nadare....
fereshte in hes ghashange age be ehsase ham motmaenin pas saboor bashin khoda beheton komak mikone
آخه عزیزم با این فکرعذاب وجدانش چیکارکنم!؟من صبر میکنم ولی اون بمن نگفته صبر کن اون همش میگه تو خیلی خوبی نباید زندگیتو خراب کنی!بعد الان ارتباط من باید چطورباشه ؟من دوسش دارم و ازنظرمنطقیو عقلی هم ایده ال منه!اگه چن ماه دیگه اومدو گفت میتونم ازدواج کنم من قبول کنم؟این بد نیست که یه بار گفته بمن فکرنکن منو دوس نداشته باش ولی بازدوباره بیاد؟اون موقه من چطورباید رفتارکنم؟
باید از مدیر این بخشی که پست رو توش ایجاد کردین بخاین که پاکش کنه .نوشته اصلی توسط asal banoo
هر فردی در زندگیش ممکنه به افراد زیادی علاقه مند بشه و بخواد با اون زندگی کنه (از نظر ازدواج ) دختر و پسر های زیادی هستند که عملا به چندین نفر در یک زمان علاقه دارند و این سطح علاقه هم متفاوت میتونه باشه اما تشکیل زندگی با تمام اون افرادی که دوستشون داریم امکان پذیر نیست . پس ازدواج بین دختر و پسر باید با رضایت کامل و عشق دو طرف به هم باشه طوری که همدیگر رو طوری دوست داشته باشن که از هر چیزی برای هم عزیز تر باشن و به کس دیگه فکر نکنن . اون اقا هم شاید فرد مورد نظر و هماهنگ با خصوصیات و نگرش خودش رو پیدا کرده و نباید بدرفتاری کرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
